رسم و رسومات محلی دره شهر

آداب‌ورسوم هر منطقه متأثر از فرهنگ و مذهب و تاریخ آن منطقه هست. همان‌طور که هر انسان با انسان دیگر و حتی برادر با برادر تفاوت‌های اساسی دارند، هر شهر نیز بسته به سنت و دیرینهٔ خود، آداب‌ورسوم و رفتارهای مخصوص به خود دارد. این رفتارها برای مردم شهرهای دیگر جذابیت دارند و برای آن‌ها تازگی داشته و غریزه میل به کشف آن‌ها را سیراب می‌کند.

 بامطالعه آداب‌ورسوم یک منطقه به میزان اعتقاد دینی آن‌ها، نوع تفکر آن‌ها و … پی می‌بریم. چراکه فرهنگ بخش مهمی از آداب‌ورسوم یک منطقه را شامل می‌شود که به عقیده جامعه شناسان مجموعه دستاوردهای مادی و معنوی بشر است که از نسلی به نسل دیگر می‌رسد. حماسه‌های آبا و اجدادی، سرزمین نیاکان، زبان مادری، گذشته تاریخی، باورها و سنت‌های بومی، مفاخر و قهرمانان، اسطوره‌های دینی و میراث ادبی و هنری درمجموع فرهنگ‌عامه یک اجتماع را تشکیل می‌دهند. درواقع فرهنگ‌عامه در حکم شناسنامه برای هر قومی است و هویت آن قوم محسوب می‌شود و تعیین‌کننده خصلت‌ها، نشان‌دهنده عادات گذشتگان است و البته بهترین عاملی است که اقوام و ملت‌ها را به هم پیوند می‌دهد. در اینجا به بخشی از رسم و رسومات محلی شهر دره شهر اشاره می‌کنیم:

کیخایی (خواستگاری)

در رسم خواستگاری ابتدا یک یا چند تن از افراد خانواده پسری که قرار است زن اختیار کند به‌صورت تنهائی به خانه خانواده دختر که موردنظر خانواده پسر است رفته و به‌طور خصوصی با او به بحث و گفتگو دراین‌باره می‌پردازند این افراد که آغازگر بحث این وصلت می‌باشند، از بین افراد باصلاحیت خانواده‌های دختر و پسر انتخاب می‌شوند.

مراسم کیخای
آیین باروطلو

آیین بارو طلو (وارو طلو)

مراسم وارو طلو «یا» طلبباران بدین‌صورت است که یک بانوی باکره بسیار زیبا و رشید را پرفراز بلندی درصورتی‌که زیباترین لباس‌ها را به تن کرده است می‌برند تا رقص طلب باران را به اجرا درآورد رقص و مولودی، محلی، خاصی ویژه این کار که بی‌شک یکی از باستانی‌ترین آیین‌های منطقه است با همه سادگی‌اش اجرا می‌شود که پیوندهایی بافرهنگ اسطوره آناهیتا فرشته آب‌های پاک جهان دارد.

چِلْ سرو (چهل سرود)

نحوه اجرای فال عموماً به این شکل است که ابتدا مجلسی با حضور سه نفر یا بیشتر و یا اعضای خانواده، دوستان، هم‌نشینان در یک جمع صمیمانه که یک موضوع دلهره‌آور مانند رفتن به خواستگاری و یا رفتن به سفر و غیره … در پیش دارند، اغلب در شب‌های مهتابی و یا شبهی بلند و سرد (مانند شب چله) به‌صورت دایره‌وار گرد آتشگاه (تشگاه – تژگاه) می‌نشینند و پس از نیت و صلوات و استعانت از باری‌تعالی در بین جمع حاضر یک نفر را داوطلبانه، ترجیحاً کسی که خود نیت کرده است، یا یک نفر بی‌طرف چهل دانه تسبیح یا چهل عدد سنگریزه را جدا کرده و آن‌ها را به‌صورت مخفی در نزد خود نگاه می‌دارد.

چهل سرود
ناف برون

مراسم نافه برو

یکی از رسوم رایج نمایشان ایلات و عشایر رسم نافه برو یا به تعبیر روشن‌تر پیوند زناشویی از روز اول تولد است. در این رسم با متولد شدن نوزادی که دختر باشد، یکی از زنان فامیل و آشنا هنگام بریدن ناف نوزاد، حال به دست خودش یا دیگران با مادر و پدر نوزاد پیمان می‌بندند که دختر را به فلان پسر یا دیگر اقوام و خویشان او شوهر بدهند، با پذیرش این شرط از طرف پدر و مادر نوزاد آن دختر ازآن‌پس به‌عنوان نامزد (دستگیران) فرد موردنظر شناخته می‌شود و زمانی که به سن ازدواج و بلوغ رسید آن دوران به عقد یکدیگر درمی‌آورند.

چمریانه و چَمَری

 میان یک تا سه هفته پس از درگذشت متوفی، مراسم چمر برای او برگزار می‌شود. این فاصله و مهلت برای رساندن خبر فوت وی به ایلات و طوایف دور و نزدیک و تهیّه مقدمات و امکانات است و نیز آماده‌سازی محوطه وسیع «چمرگاه». تأمین مخارج این آیین عظیم و پرهزینه از طریق کمک‌های داوطلبانه مردم طایفه صورت می‌پذیرد.

چمریانه
شال دُرکی

شال دُرکی

مراسم و آیین شب یلدا و همچنین عید نوروز است. در این آیین جوانان بالای پشت‌بام‌ها می‌روند و با آویختن شال بلندی از سردر ایوان یا سوراخ سقف خانه‌ها که در قدیم حکم دودکش خانه را داشته است. در اصطلاح محلی به  آن «کُنا باجه» می‌گویند ) با اشعاری به گویش محلی با این مضمون می‌خوانند:


امشو اول قَهاره ، خیر دِه حونه ت بَواره
نون و پنیر و شیره، کیخا حونَه ت نمی‌ره

چی به … بیاره  (جای خالی اسم یکی از اعضای خانواده را صدا می‌زنند)

جشنواره ملی سورناوا

این جشنواره با همکاری دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به همت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان ایلام و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی دره شهر و انجمن موسیقی ایلام برگزار می‌شود و از بامداد رادیو فرهنگ در برنامه موسیقی نواحی ایلبانگ به چنوچون برگزاری این جشنواره با ارزش پرداخته است.

جشنواره سورناوا
گویش مردم دره شهر

شوشَمَکی

مردمان قدیم بازندگی سخت و طاقت‌فرسا، کوچ و گذر از قله‌های درهم‌تنیده، زمستان‌های سخت‌تر در پیش و مبارزه با فقر و طبیعت اما با دستانی خالی، برای رسیدن به بهاری دیگر یا خبری خوش و مسرت‌آمیز لازم بود تا همواره به آینده امیدوار باشند. در این تنگناها عقایدی برای امید به زندگی به وجود آمد فال شوشمکی یا همان شب شنبه یکی از این باورهاست. آن‌ها شب شنبه مادر شب‌های دیگر و شروع هفته‌ای نو را بهترین زمان برای این فال می‌دانستند. در فال شوشمکی قرار بر این بود که اولین جمله از زبان فردی موردنظر در همسایگی تعبیر شود. برای این کار فردی کم‌سن‌وسال اما جسور و راست‌گو انتخاب می‌شد. او در کنار سیاه‌چادر موردنظر به گوش می‌ایستاد تا شخص هدف سخنی بگوید با شنیدن اولین جمله بازمی‌گشت و همان را برای صاحب فال بازگو می‌کرد.

پیمایش به بالا